سحر و جادو هر که بیشتر خیر بخواهد خدا میدهد و هر که شر بخواهد شیطان میدهد
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است {عج} والله ندیدم حق را نپذیرند برادران اهل سنت شریف ترین مردم دنیا هستند و درجا کلام حق رامیپذیرند نام شیعه 12بار در قرآن آمده { وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} به ابجد وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی 110 + 135 فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169به ابجدبرترین دین 926-541عمر ابوبکر=385 با آل قرآن 385 فلسفه دین الله 385با قانون الهی دین الله 385یا الله وصی بحق محمد 385با آل قرآن385 شیعه 385راز اهل عالم 385 شیعه 385بدین واقعی اسلام 385فلسفه دبن الله 385 به دین الهی الله محمد علی 385به اهله محمد فاطمه علی385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 این عدد نورانی را جلوی آئینه بگیر ابجد 5 تن آل عباء میشود 583 = 385 شیعیان فرزندان اهل بیت میباشند وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: نام شیعه چندین بار در قرآن آمده شیعه یعنی چه385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... شیعه دوازده امامی385 ابجد385بدین واقعی اسلام385اسلام پیامبر385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 به علم ابجد 385 بدین واقعی اسلام 385 شیعه385 یعنی حق اسلامه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385 بدین اسلام واقعی 385اسلام پیامبر385بدین واقعی اسلام 385اسلام واقعی الله 385 شیعه 385 دوازده بار در قرآن آمده ولی نام شما و فرقه هایتان یک بار هم نیامده استوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر= دین اسلام 196 کلید اسلام 196 ضرب 14 معصوم شیعه میباشد 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 از پیامبر سئوال شد جانشینان شما چند نفرند فرمود 12 نفر پیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد رمز الله 313هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال رمز الله 313+72 یاران امام حسین72 +313 یاران امام زمان = 385 شیعه 385با آل قرآن385 شیعه 385 سلام به نام زیبایت یا قائم آل محمد من فقط دانم که مولایم توایی مولاء دیر نشده دیدار مجدد بنظر شما انگار یادت رفته ما را آقا ما شما را میخواهیم آقا هر وقت شما خواستی که نشد بگو ما بیائیم به دیدن شما وقتی روبروی شما قرار میگیرم تمام حاجاتم بر آورده میشود و دلم آرام میگیردشادی واقعی دیدار با شماست افتخار شیعه نام قائم است لطف مولایم بما هم دائم است مولاء منتظرم تا شکایت به مادرم زهرا نکرده ام بیا آقا جمالتو عشق است یا قائم آل محمدی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست سرور کائنات محمد استو جمال قائم آل محمد علیست جانشینه حق مولایم علی خیبر کنی بت شکنی یا قائم آل محمدی تو آقایی تو مولایی جمال محمدی کمال علی جمال خدا با رسول توایی جانه شیعه و جانه رسول مگر نام محمد هم علی نیست جانشینه حق پیغمبر علیست همین بس که نام محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست وصی خدا بت شکن به کعبه به دوش نبی ست جمالتو عشق است یاقائم آل محمدی تو چقدر خوبو زیبایی روح علی جانه محمدی جمال رسولو کمال علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست بوود نام تو چون مولاء الهی بوود نام مولاء الهی عزیزه بتولو جانه مصطفایی مرتضایی بحق هم که وصی مصطفایی مرتضایی فرق حیدر کعبه ومحراب چیست هر دو باشد یک نشان حق با علیست قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی مگر نام محمدهم علی هم علی نیست آئینه روی محمد علیست نگینه روی مصطفی بوود علی مرتضی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست همین بس که نام محمد علیست وصی بحق 110 محمد علیست بت شکن در کعبه بر دوش نبی ست بلغ العلی بکمالهی کشف الدجا بجمالهی حسنت جمیع خصالهی صلو علیه و الهی چه جمال با صفایی شده نامت الهی هم ساقی کوثر علی حیدر علی صحر ابن عم وصی مصطفی حله پوش هل اتایو انما وارث گنجینه سرر قضاء قابل تشریف قوله لا فتا مولاء علیست شا هراره حق تو هستی در سلوک کائنات پرورده به دامن خود مصطفا عجب گلی گل کوثر گل حیدر یا قائم آل محمدی چه جمال با صفایی شه عالمی فدایی که به جای مصطفایی که تو بعداز خدایی شده نامت الهی تو جمال مصطفایی که علی مرتضایی شده بت شکن به کعبه که به دوش مصطفا یی که جمال مرتضایی شده نامت طلایی تو طلای ناب مایی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست مگر نام محمد هم علی نیست ائینه روی محمد علیست اگه کسی با هوش باشه که عمری نمیشه ولی مکه لیاقت فرزندان پیامبررا از دست داد همه به عراق و ایران آمدند شما اگر دینتان را از ایرانیها فرزندان پیامبر گرفته اید خوشا به حالتان قرآن 351 فارسی351 رسول خدا فرمود روزی یاران سلمان فارسی در عین دانایی و حقیقت شما را به اسلام دعوت و شمانمیپذیرید پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم کوثر باشد شیعیان فرزندفاطمه میباشند ما ایرانیان افتخارمان این است که نوهای رسول خدائیم یا از مادری یا پدری فرق نمیکند نسل ایران نسل فاطمه سلامه الله علیه میباشداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشنداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند دوست دارم دوباره بنویسم یک بارم برای مولایم مهدی مینویسم مولاء افتخار کن نوکرای خوبی داری اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند یک بار هم برای مادرم حضرت حواء و حضرت فاطمه سلام الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیک بار هم برای شهدای شیعه از حضرت آدم تا حضرت مهدی صلوات الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیگ بار هم برای سنیها که حق را بپذیرند خودشونو مثل عمر به خریت نزنند بخدا اگر حق را نپذیرید روز قیامت بیچاره اید من نوشتم و شما هم خواندید دیگر جای هیچ بهانه ای نیست اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند گمراه دین 310 عمر 310 310کفری 310 دلیل نفاقه جهل عرب 310اباجهل در دین 310منکر310نیرنگ310مار زنگی 310کفری310 منکر 310جاهل منافق310 نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310310نمرودی 310جاهل منافق310ابله منافقا310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 یا باء دین اسلام 310قاصبان بدین 310عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 فاسق دینه 310وهابی کودن دین اسلامی 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما310 خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 احمق ملحد 231 ابوبکر 231 رکب وبا 231ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231 یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن کفری عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 ابوبکر+310عمر= 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند 541 گرگ منافقینی 541
JSN-LGRP1-CHN 10.0.0.168 1
ابزار وبلاگ 1
خرید لایسنس نود32 1
خرید عینک آفتابی اصل 1
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110 + 135فاطمه = 245 =5 ضربدر4ضربدر2= 40 و آدرس alialiali.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 309
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 325
بازدید ماه : 604
بازدید کل : 97261
تعداد مطالب : 313
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

به ابجد مقصر 430+541 عمر ابوبکر = 971 ظالم به دست می آید به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 قاتلی 541 مرگ کافر 541 به ابجدکبیر ابوبکر عمر عثمان 1202تفرقه در ادیانه اسلامی 1202نگین ترین مردانه ملحد 1202ننگین ترین نامردان پلید 74 ابجد صغیر 74 به ابجد مردان رجس پلیدی615-541عمر ابوبکر=74 ابجد صغیر سه خلیفه 74 میباشد ان من المجرمین منتقمون74 به ابجد فتنه های دین 615-541=74 فرقه ابجدصغیرسه خلیفه 74 میباشد دین اسلام 74 فرقه شد 74 فرقه ابجد سه خلیفه میباشد (ان من المجرمین منتقمون 74) فرقه شدن دین اسلام توسط عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74=74والشجرتها الملعونه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نادان یا ملحد دینه اسلامی 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 74منافق دین اسلام 467-541=74 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نامرده دینه اسلام 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467- 541 ابوبکر عمر= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 شیطان گمره 615- 541 عمر و ابوبکر= 74به ابجد کفره 305-231 = 74فرقه در کفر میباشند 74 ابجد عمر 22+27 ابوبکر +25 عثمان = 74 فرقه شدن دین اسلام توسط ابوبکر وعمر و عثمان صورت گرفته 74نفرته 735-661 عثمان = 74 ابجد سه خلیفه 74 میباشد74 ان من المجرمین منتقمون74 سه خلیفه =سه خلیفه تفرقه در دین نمودند آیه قرآن به ابجد صغیر و کبیر عمر و ابوبکر و عثمان این هم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 عمر 310+231 ابوبکر +661 عثمان = 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 از تورات و انجیل و اوستا هم خواستید میآورم خیلی پروئید و نامرد آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر باید از خجالت بمیرید جواب خدا را چه خواهید داد گمراه دین310 عمر 310 منکر310نیرنگ 310بمار زنگی 310کفری310 منکر 310ابله منافقا310جاهل منافق310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310عمر 310 ابله منافقا 310وهابیه منافقی 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310 نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین310 جاهل منافق 310نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 بمار زنگی 310به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد 231عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق 231دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند


نام شیعه 5 بار در قرآن آمده و 7 بار با ترکیباتش 7+5= 12 بار نام شیعه در قرآن آمده  ولی نام فرقه های باطل دین یک بار هم در قرآن نیامده مرد باشید و حرف حق را بپذیرید اینقدر بدبخت و نامرد نباشید اینها دارنداز مظلومیت شیعه سوء استفاده میکنند یکی از دائشی ها گفت خجالت بکش نام ما هم در قرآن آمده پرسیدم بفرما ما قبول میکنیم فرمود ما پیروان شیطان میباشیم و نام شیطان 22 میباشد به ابجد شیطان 22 عمر هم 22 ابابکر 22 شیطان 22 مقصر 22 دشمن اسلام 22 هذیان 22 دروغ 22 نیرنگ 22 کلک 22 کید 22مکارا 22 روباه 22بدبختی 22 بدیها22 نام ما بیشتر از نام شماست گفتم درست میفرمائید جمالتو عشق است شما خود شیطان میباشی فرمود نه من الاغ شیطانم گفتم تا شیطان الاغهایی مثل شما دارد هیچ غمی ندارد  آقا وقتی قرآن چاپ میکنید روی جلد آن به علم ریاضی قرآن علم ابجد بنویسید قرآن شیعها 737-541 عمر ابوبکر = 196 ضرب 14 معصوم 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین196 کلید اسلام 196 اساس دین 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم میباشد دین اسلام 196 گذشته از 700 آیه برای امام علی(ع) طبق روایت اهل سنت درباره امام مهدی 255 آیه میباشد مهدی به ابجد کبیر مهدی 59 میباشد این آیه هم 59 حرف دارد بشمار59 و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمهٔ و نجعلهم الوارثین59 مهدی 59 حامی 59 زمین 59 ازآن 59 مهدی 59 مهدی امام 12 دوازدهم شیعیان میباشد

 منظور از شیعه چیست ؟ شین شهید  شیداء  یا علی  مولا به علم ابجد ریاضی قرآن  به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 علی +17 نماز +14 معصوم = 385 شیعه 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385  اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 قال رسول الله 1587 کتابی الله وعترتی1587-1202 عمر ابوبکرعثمان = 385 شیعه385 عترت پیامبر میباشد این عدد مقدس 385 را از راست بخوان 583 ابجد 5 تن آل عباء علیه سلام میباشد 583 را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان اهلبیت پیامبرند به ابجد رضایت دین الهی الله1587 -1202 منهای سه خلیفه ابوبکر عمر عثمان =385 برترین دین 926-541 عمر ابوبکر=385 شیعه 385به ابجد بهترین دین الله اسلام شیعها 1447 - 1202 عمر ابوبکر عثمان = 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 منظور علی +فاطمه = 245 اسلامه حق 245 میباشد با بهشتی الله 786-541 = 245اسلامه حق فاطمه و علی میباشد اگر خطها ریز میباشد کنترل را بگیرید و قلتک روی موس را به جلو بچرخانید بزرگ نمایی میشود

وبعد : یکی از مخاطرات بزرگی که جوامع را به فساد کشانده و خانواده ها را از یکدیگر جدا نموده و مردم را دچار بلا و امراض کرده سحر و پیامدهای ناپسند آن می باشد. پس بسیار ضروری است که انسانها حقیقت آن را فهمیده ، خطراتش را بشناسند و از شر آن پرهیز نموده تا در انجام چیزی که حکمش را نمی دانند نیافتند. برادر و خواهر گرامی این نکات مختصر را برایت بازگو می کنم تا انشاء الله با بعضی از جنبه ها یش آشنا شده و قسمتی از مخاطراتش را بدانی: 1- تعریف سحر و بیان حقیقت آن: سحر : در لغت بر چیزی اطلاق می شود که پنهان بوده و سبب آن مخفی مانده باشد و به همین دلیل عرب در مورد اختفای شدید می گوید: مخفی تر است سحر. و در اصطلاح شرعی چنانچه ابن قدامه (رح) در کتاب "المغنی" می گوید: عبارتست از گره یا وردی که نوشته یا گفته می شود و یا عمل چیزی که بر بدن ، قلب و یا عقل شخص مسحور به صورت غیر مستقیم تأثیر بگذارد. [المغنی 8/150]. - سحر دارای حقیقت و تأثیر است و چه بسا شخص سحر شده می میرد یا طبع و عادتش تغییر می کند . سحر در ناراحتی و از بین رفتن بدن دارای تأثیر بوده ،‌و این چیزی است که تمامی علما بر آن اتفاق داشته و قرآن و سنت صحیح برآن دلالت می کند .[ رجوع شود به المجموع للنووی: 19/240و الفروق للقرفی:4/149,وغیره] - از جمله سحر آن است که بوسیله ساحر و با کمک شیطانی که او را در فساد و افساد یاری می کند صورت می پذیرد بگونه ای که نفس ساحر با نفس شیطان متحد شده و بدینوسیله فساد ایجاد می کند و این امر مبنی بر سخنان و اعمال مخصوصی می باشد که از ساحر صادر شده و با قدرت خداوند بر دیگران تأثیر می گذارد که این نوع اول سحر است. و نوع دوم: طلسم. عملی است که ساحر به کمک شیطان یا بنا بر کار شیطان بر دستمال یا لباس یا فلزات و مانند اینها انجام می دهد به شکلی خاص و در زمانی خاص و با حجم و صورتی معین برای ضرر رساندن به یک فرد یا افراد یا آنچه که در اختیار دارد . این مهمترین نوع از انواع سحر است. 2- حکم سحر و بیان خطرات آن: باید یقین داشت که سحر به وقوع نمی پیوندد مگر با یاری جستن از شیاطین و بندگی آنها با قول و فعل و انجام محرمات و خبائث و مانند آنها و تمامی اینها کفر و شرک می باشد که برای مسلمانی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد جایز نیست آن را انجام دهد. دلایل کفر ساحر بسیار است که از جمله آنها: الف: قال تعالى: (وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ )(102البقرة) « و سلیمان کفر نورزید ولکن شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند» در استدلال به آیه می توان گفت که در این آیه حکم صادر شده کفر است، که بر سحر اطلاق شده و مبین این موضوع است که که علت کفر،‌سحر می باشد. ب ـ قال تعالى: (وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ)(102البقرة) «(هاروت و ماروت) به هیچ کس چیزی نمی آموختند مگر اینکه پیشاپیش به او می گفتند: ما وسیله آزمایش هستیم کافر نشو. از ایشان چیزهایی آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می افکندند و حال آنکه با چنین جادو نمی توانند به کسی زیان برسانند مگر اینکه با اجازه و اذن خدا باشد. و آنان قسمتهایی را فرا می گرفتند که برایشان زیان داشت و بدیشان سودی نمی رساند و مسلما می دانستند هر کسی خریدار اینگونه متاع باشد بهره ای در آخرت نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند است آنچه خود را بدان فروخته اگر می دانستند» دلالت آیه را از دو وجه می توان بررسی نمود: تصریح در این امر که یادگیری آن کفر است. با این سخن خداوند که (فلا تکفر). صدیق حسن خان می گوید « آیه بر این دلالت می کند که فراگیری سحر کفر است و ظاهر آیه بر عدم تفاوت بین معتقد و غیر معتقد و بین کسی که آنرا یاد می گیرد تا ساحر شود و کسی که آنرا برای دفع آن میاموزد، می باشد» [نیل المرام:21] اینکه سحر هیچ نفعی ندارد و خداوند آنچه را که در آن نفعی نیست را برای بندگانش مباح ننموده. و وجود نص بر اینکه هرکس آنرا فراگیرد در آخرت نصیبی نخواهد داشت و آنکس که در آخرت نصیبی ندارد کافر است. ج ـ قال تعالى : (وَلا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَى)(69/طـه) « و ساحر هر کجا که رود رستگار نخواهد شد». و نفی رستگاری در اینجا شامل هر رستگاری در دنیا و آخرت می شود و این دلیل بر کفر است زیرا رستگاری به صورت کلی از کسی نفی نمی شود مگر از شخص کافری که هیچ خیری در او نیست. و علما بر حرمت آموزش و فراگیری سحر اجماع دارند. ابن قدامه رحمة الله می گوید: «آموزش و فراگیری سحر حرام است که اختلافی در این موضوع بین اهل علم سراغ ندارم» و امام ذهبی رحمة‌الله در کتاب کبائر می گوید: « سومین گناه کبیره سحر است زیرا شخص ساحر ناچار است که کافر شود و خداوند متعال می فرماید: (وَلَکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ )(102البقرة)...تا آنجا که می گوید: پس می بینی که خلق کثیری از گمراهان وارد سحر شده و گمان می کنند که فقط حرام است و نمی دانند که سحر کفراست و سیمیاء(نوعی سحر) را فرامی گیرند که عین سحر است و درباره عقد مرد با زنش که سحر است و در محبت مرد به زن یا نفرت از او با کلمات مجهولی که اکثر آن شرک و گمراهی است» [الکبائر/14] و شیخ حافظ حکمی می گوید: و می دانیم که سحر انجام نمی شود مگر با کفر به خداوند متعال [ معارج القبول:1/512] 3- راه در امان ماندن ازسحر: بهترین راه علاج سحر این است که شخص قبل از وقوع از آن دوری کند چرا که پیشگیری بهتر از درمان است و ساحر انسان گمراهی است که از شر و فساد خوشش میاید و او برای عملی ساختن اغراض پلیدش از شیطان یاری می جوید و قرآن طریقه درامان ماندن مسلمان از شر شیطان و پیروان و یارانش را بیان نموده که از جمله آن: 1-خالص نمودن خویش و توحید فقط برای خداوند و تفکر در این موضوع که هر سببی مسببی دارد و هر آنچه که در ماحول او می گذرد در دست خداوند است و اینکه هیچ چیز به او نفع یا ضرری نمی رساند مگر با اذن و اراده خداوند متعال :(وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ )(102/البقرة) « و آنها نمی توانند به احدی ضرر برسانند مگر با اذن خداوند» 2- پناه بردن به خداوند از شیطان خداوند متعال می فرماید: (وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ*وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ)(97-98/المؤمنون) « و بگو پروردگارا خویشتن را از وسوسه های اهریمنان در پناه تو میدارم و خویشتن را در پناه تو می دارم از اینکه با من گرد آیند ». 3- تقوای خداوند و محافظت بر اوامر و نواهی او خداوند متعال می فرماید: (وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا)(2/الطلاق) « هر کس که تقوای خدا را پیشه کند برایش گشایشی حاصل می شود» وقال تعالى: (وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا إِنَّ اللّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ)(120/آل عمران) « و اگر صبرو تقوا پیشه کنید مکر آنها به شما هیچ ضرری نمی رساند براستی که خداوند به آنچه انجام می دهند احاطه دارد». 4- توکل بر خداوند و اعتماد بر او از قویترین راهها برای دفع هر شرور ازانسان می باشد و هرکس که بر خداوند توکل کند پس خداوند برای او کافی است و خداوند متعال می فرماید: (وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ) (3/الطلاق) 5- محافظت بر اذکار روزانه از جمله اذکار صبح و شام و خواب و مانند آنها و صد مرتبه در روز لااله الا الله گفتن و قرائت دو آیه آخر سوره بقرة و خواندن آیة الکرسی و موارد دیگری که در کتاب و سنت برای محافظت انسان مؤمن وارد شده است. 4- روشعلاج سحر: خداوند هیچ مریضی را نازل نکرده مگر اینکه دوایی برای آن قرار داده و خداوند برای سحر هم همانند دیگر بیماریها داروهایی قرار داده تا بتوان آنرا برطرف نمود و از جمله آنها: 1-از بزرگترین اسباب و قویترین آنها : در خواست از خداوند متعال برای برطرف نمودن و رفع امراض یا آنچه که به او رسیده و پناه بردن صادقانه و از روی اخلاص و فراهم نمودن اسباب اجابت دعا و محلهای آن و خداوند متعال می فرماید: :( أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ ) (62/ النمل) « ( آیا بتها بهترند) یا کسی که به فریاد درمانده می رسد و بلا و گرفتاری را برطرف می کند هرگاه او را به کمک طلبد». 2- اوراد و رقیه شرعی بوسیله کلام خداوند و کلام رسول الله صلی الله و علیه وسلم و هر کلام شرعی که در آن شرک و کفر و پناه بردن به غیر خدا یا مانند آن نباشد و با زبان عربی فصیح و مفهوم باشد و اینکه اعتقاد داشته باشیم که این خود به خود هیچ تأثیری ندارد و سببی از اسباب می باشد. 3-بیرون آوردن سحر و باطل کردنش که با از بین بردن ماده خبیث و نابود کردن آن صورت می گیرد. 4- استعمال داروهای مباح که پزشکان و اهل علم آنرا تشخیص دهند مانند خوردن هفت خرمای مدینه هر روز صبح که از سحر قبل از وقوعش جلوگیری میکند و برای بعد از وقوعش هم سودمند می باشد چنانچه در صحیح بخاری از روسول الله صلی الله و علیه وسلم روایت شده که :" من اصطبح بسبع تمرات من عجوة ـ وفی روایة من تمر المدینة ـ لم یضره سحر ولا سم ذلک الیوم إلى اللیل". هر کس صبح هفت خرمای مدینه را بخورد در آن روز تا شب هیچ سحر یا سمی به او ضرر نمی رساند. و همچنین آنچه که علما از به کار بردن برگ سدرسبز و دیگر چیزهایی که برای درمان سحر ذکر نموده اند . رجوع شود به سخنان ابن حجر در کتاب فتح الباری .[ فتح الباری: 10/233] 5- حجامت در مکانی که سحر به آن آسیب رسانده و اگر اثر آن در عضوی باشد که بتوان ماده آلوده را از آن خارج ساخت بسیار سودمند است. ای برادر گرامی اینها اشاراتی بود حول این موضوع مهم که خطر آن عمومی شده و از خداوند متعال درخواست می کنم که من و شما را از شر اشرار و کید فجار در امان بدارد و ضرر کسانی که بوسیله سحر دچار آسیب شده اند را رفع بفرماید. و صلی الله و سلم علی نبینا محمد.

علت عدم استجابت دعا

 

علت عدم استجابت دعا یک بار ابراهیم بن اسحاق از بازار بصره می گذشت که مردم هم دورش جمع شدند و به او گفتند:: ای ابا اسحاق چرا دعا می کنیم ولی دعایمان مستجاب نمی شود گفت: چون قلب هایتان با ده چیز مرده است اول: خداوند را می شناسید اما حقش را ادا نمی کنید دوم: گمان می کنید که پیامبر صلی الله علیه و سلم را دوست دارید اما از سنتش پیروی نمی کنید و امام زمانتان را نمیشناسید سوم: قرآن را می خوانید اما به آن عمل نمی کنید چهارم: از نعمت های خداوند استفاده می کنید اما شکرش را به جا نمی آورید پنجم: می گویید که شیطان دشمنتان است اما در عمل از او پیروی می کنید ششم: می گویید بهشت حق است اما برایش تلاش نمی کنید هفتم می گویید جهنم حق است اما از آن نمی گریزید هشتم: می گویید مرگ حق است اما خود را برای آن آماده نمی کنید نهم: هر وقت از خواب برمی خیزید مشغول به عیوب مردم می شوید و عیوب خود را فراموش می کنید دهم:مرده هایتان را دفن می کنید اما از آن ها عبرت می گیرید

علت عدم استجابت دعا

علت عدم استجابت دعا یک بار ابراهیم بن اسحاق از بازار بصره می گذشت که مردم هم دورش جمع شدند و به او گفتند:: ای ابا اسحاق چرا دعا می کنیم ولی دعایمان مستجاب نمی شود گفت: چون قلب هایتان با ده چیز مرده است اول: خداوند را می شناسید اما حقش را ادا نمی کنید دوم: گمان می کنید که پیامبر صلی الله علیه و سلم را دوست دارید اما از سنتش پیروی نمی کنید و امام زمانتان را نمیشناسید سوم: قرآن را می خوانید اما به آن عمل نمی کنید چهارم: از نعمت های خداوند استفاده می کنید اما شکرش را به جا نمی آورید پنجم: می گویید که شیطان دشمنتان است اما در عمل از او پیروی می کنید ششم: می گویید بهشت حق است اما برایش تلاش نمی کنید هفتم می گویید جهنم حق است اما از آن نمی گریزید هشتم: می گویید مرگ حق است اما خود را برای آن آماده نمی کنید نهم: هر وقت از خواب برمی خیزید مشغول به عیوب مردم می شوید و عیوب خود را فراموش می کنید دهم:مرده هایتان را دفن می کنید اما از آن ها عبرت می گیرید

 

وبعد : یکی از مخاطرات بزرگی که جوامع را به فساد کشانده و خانواده ها را از یکدیگر جدا نموده و مردم را دچار بلا و امراض کرده سحر و پیامدهای ناپسند آن می باشد. پس بسیار ضروری است که انسانها حقیقت آن را فهمیده ، خطراتش را بشناسند و از شر آن پرهیز نموده تا در انجام چیزی که حکمش را نمی دانند نیافتند. برادر و خواهر گرامی این نکات مختصر را برایت بازگو می کنم تا انشاء الله با بعضی از جنبه ها یش آشنا شده و قسمتی از مخاطراتش را بدانی: 1- تعریف سحر و بیان حقیقت آن: سحر : در لغت بر چیزی اطلاق می شود که پنهان بوده و سبب آن مخفی مانده باشد و به همین دلیل عرب در مورد اختفای شدید می گوید: مخفی تر است سحر. و در اصطلاح شرعی چنانچه ابن قدامه (رح) در کتاب "المغنی" می گوید: عبارتست از گره یا وردی که نوشته یا گفته می شود و یا عمل چیزی که بر بدن ، قلب و یا عقل شخص مسحور به صورت غیر مستقیم تأثیر بگذارد. [المغنی 8/150]. - سحر دارای حقیقت و تأثیر است و چه بسا شخص سحر شده می میرد یا طبع و عادتش تغییر می کند . سحر در ناراحتی و از بین رفتن بدن دارای تأثیر بوده ،‌و این چیزی است که تمامی علما بر آن اتفاق داشته و قرآن و سنت صحیح برآن دلالت می کند .[ رجوع شود به المجموع للنووی: 19/240و الفروق للقرفی:4/149,وغیره] - از جمله سحر آن است که بوسیله ساحر و با کمک شیطانی که او را در فساد و افساد یاری می کند صورت می پذیرد بگونه ای که نفس ساحر با نفس شیطان متحد شده و بدینوسیله فساد ایجاد می کند و این امر مبنی بر سخنان و اعمال مخصوصی می باشد که از ساحر صادر شده و با قدرت خداوند بر دیگران تأثیر می گذارد که این نوع اول سحر است. و نوع دوم: طلسم. عملی است که ساحر به کمک شیطان یا بنا بر کار شیطان بر دستمال یا لباس یا فلزات و مانند اینها انجام می دهد به شکلی خاص و در زمانی خاص و با حجم و صورتی معین برای ضرر رساندن به یک فرد یا افراد یا آنچه که در اختیار دارد . این مهمترین نوع از انواع سحر است. 2- حکم سحر و بیان خطرات آن: باید یقین داشت که سحر به وقوع نمی پیوندد مگر با یاری جستن از شیاطین و بندگی آنها با قول و فعل و انجام محرمات و خبائث و مانند آنها و تمامی اینها کفر و شرک می باشد که برای مسلمانی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد جایز نیست آن را انجام دهد. دلایل کفر ساحر بسیار است که از جمله آنها: الف: قال تعالى: (وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ )(102البقرة) « و سلیمان کفر نورزید ولکن شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند» در استدلال به آیه می توان گفت که در این آیه حکم صادر شده کفر است، که بر سحر اطلاق شده و مبین این موضوع است که که علت کفر،‌سحر می باشد. ب ـ قال تعالى: (وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ)(102البقرة) «(هاروت و ماروت) به هیچ کس چیزی نمی آموختند مگر اینکه پیشاپیش به او می گفتند: ما وسیله آزمایش هستیم کافر نشو. از ایشان چیزهایی آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می افکندند و حال آنکه با چنین جادو نمی توانند به کسی زیان برسانند مگر اینکه با اجازه و اذن خدا باشد. و آنان قسمتهایی را فرا می گرفتند که برایشان زیان داشت و بدیشان سودی نمی رساند و مسلما می دانستند هر کسی خریدار اینگونه متاع باشد بهره ای در آخرت نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند است آنچه خود را بدان فروخته اگر می دانستند» دلالت آیه را از دو وجه می توان بررسی نمود: تصریح در این امر که یادگیری آن کفر است. با این سخن خداوند که (فلا تکفر). صدیق حسن خان می گوید « آیه بر این دلالت می کند که فراگیری سحر کفر است و ظاهر آیه بر عدم تفاوت بین معتقد و غیر معتقد و بین کسی که آنرا یاد می گیرد تا ساحر شود و کسی که آنرا برای دفع آن میاموزد، می باشد» [نیل المرام:21] اینکه سحر هیچ نفعی ندارد و خداوند آنچه را که در آن نفعی نیست را برای بندگانش مباح ننموده. و وجود نص بر اینکه هرکس آنرا فراگیرد در آخرت نصیبی نخواهد داشت و آنکس که در آخرت نصیبی ندارد کافر است. ج ـ قال تعالى : (وَلا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَى)(69/طـه) « و ساحر هر کجا که رود رستگار نخواهد شد». و نفی رستگاری در اینجا شامل هر رستگاری در دنیا و آخرت می شود و این دلیل بر کفر است زیرا رستگاری به صورت کلی از کسی نفی نمی شود مگر از شخص کافری که هیچ خیری در او نیست. و علما بر حرمت آموزش و فراگیری سحر اجماع دارند. ابن قدامه رحمة الله می گوید: «آموزش و فراگیری سحر حرام است که اختلافی در این موضوع بین اهل علم سراغ ندارم» و امام ذهبی رحمة‌الله در کتاب کبائر می گوید: « سومین گناه کبیره سحر است زیرا شخص ساحر ناچار است که کافر شود و خداوند متعال می فرماید: (وَلَکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ )(102البقرة)...تا آنجا که می گوید: پس می بینی که خلق کثیری از گمراهان وارد سحر شده و گمان می کنند که فقط حرام است و نمی دانند که سحر کفراست و سیمیاء(نوعی سحر) را فرامی گیرند که عین سحر است و درباره عقد مرد با زنش که سحر است و در محبت مرد به زن یا نفرت از او با کلمات مجهولی که اکثر آن شرک و گمراهی است» [الکبائر/14] و شیخ حافظ حکمی می گوید: و می دانیم که سحر انجام نمی شود مگر با کفر به خداوند متعال [ معارج القبول:1/512] 3- راه در امان ماندن ازسحر: بهترین راه علاج سحر این است که شخص قبل از وقوع از آن دوری کند چرا که پیشگیری بهتر از درمان است و ساحر انسان گمراهی است که از شر و فساد خوشش میاید و او برای عملی ساختن اغراض پلیدش از شیطان یاری می جوید و قرآن طریقه درامان ماندن مسلمان از شر شیطان و پیروان و یارانش را بیان نموده که از جمله آن: 1-خالص نمودن خویش و توحید فقط برای خداوند و تفکر در این موضوع که هر سببی مسببی دارد و هر آنچه که در ماحول او می گذرد در دست خداوند است و اینکه هیچ چیز به او نفع یا ضرری نمی رساند مگر با اذن و اراده خداوند متعال :(وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ )(102/البقرة) « و آنها نمی توانند به احدی ضرر برسانند مگر با اذن خداوند» 2- پناه بردن به خداوند از شیطان خداوند متعال می فرماید: (وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ*وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ)(97-98/المؤمنون) « و بگو پروردگارا خویشتن را از وسوسه های اهریمنان در پناه تو میدارم و خویشتن را در پناه تو می دارم از اینکه با من گرد آیند ». 3- تقوای خداوند و محافظت بر اوامر و نواهی او خداوند متعال می فرماید: (وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا)(2/الطلاق) « هر کس که تقوای خدا را پیشه کند برایش گشایشی حاصل می شود» وقال تعالى: (وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا إِنَّ اللّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ)(120/آل عمران) « و اگر صبرو تقوا پیشه کنید مکر آنها به شما هیچ ضرری نمی رساند براستی که خداوند به آنچه انجام می دهند احاطه دارد». 4- توکل بر خداوند و اعتماد بر او از قویترین راهها برای دفع هر شرور ازانسان می باشد و هرکس که بر خداوند توکل کند پس خداوند برای او کافی است و خداوند متعال می فرماید: (وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ) (3/الطلاق) 5- محافظت بر اذکار روزانه از جمله اذکار صبح و شام و خواب و مانند آنها و صد مرتبه در روز لااله الا الله گفتن و قرائت دو آیه آخر سوره بقرة و خواندن آیة الکرسی و موارد دیگری که در کتاب و سنت برای محافظت انسان مؤمن وارد شده است. 4- روشعلاج سحر: خداوند هیچ مریضی را نازل نکرده مگر اینکه دوایی برای آن قرار داده و خداوند برای سحر هم همانند دیگر بیماریها داروهایی قرار داده تا بتوان آنرا برطرف نمود و از جمله آنها: 1-از بزرگترین اسباب و قویترین آنها : در خواست از خداوند متعال برای برطرف نمودن و رفع امراض یا آنچه که به او رسیده و پناه بردن صادقانه و از روی اخلاص و فراهم نمودن اسباب اجابت دعا و محلهای آن و خداوند متعال می فرماید: :( أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ ) (62/ النمل) « ( آیا بتها بهترند) یا کسی که به فریاد درمانده می رسد و بلا و گرفتاری را برطرف می کند هرگاه او را به کمک طلبد». 2- اوراد و رقیه شرعی بوسیله کلام خداوند و کلام رسول الله صلی الله و علیه وسلم و هر کلام شرعی که در آن شرک و کفر و پناه بردن به غیر خدا یا مانند آن نباشد و با زبان عربی فصیح و مفهوم باشد و اینکه اعتقاد داشته باشیم که این خود به خود هیچ تأثیری ندارد و سببی از اسباب می باشد. 3-بیرون آوردن سحر و باطل کردنش که با از بین بردن ماده خبیث و نابود کردن آن صورت می گیرد. 4- استعمال داروهای مباح که پزشکان و اهل علم آنرا تشخیص دهند مانند خوردن هفت خرمای مدینه هر روز صبح که از سحر قبل از وقوعش جلوگیری میکند و برای بعد از وقوعش هم سودمند می باشد چنانچه در صحیح بخاری از روسول الله صلی الله و علیه وسلم روایت شده که :" من اصطبح بسبع تمرات من عجوة ـ وفی روایة من تمر المدینة ـ لم یضره سحر ولا سم ذلک الیوم إلى اللیل". هر کس صبح هفت خرمای مدینه را بخورد در آن روز تا شب هیچ سحر یا سمی به او ضرر نمی رساند. و همچنین آنچه که علما از به کار بردن برگ سدرسبز و دیگر چیزهایی که برای درمان سحر ذکر نموده اند . رجوع شود به سخنان ابن حجر در کتاب فتح الباری .[ فتح الباری: 10/233] 5- حجامت در مکانی که سحر به آن آسیب رسانده و اگر اثر آن در عضوی باشد که بتوان ماده آلوده را از آن خارج ساخت بسیار سودمند است. ای برادر گرامی اینها اشاراتی بود حول این موضوع مهم که خطر آن عمومی شده و از خداوند متعال درخواست می کنم که من و شما را از شر اشرار و کید فجار در امان بدارد و ضرر کسانی که بوسیله سحر دچار آسیب شده اند را رفع بفرماید. و صلی الله و سلم علی نبینا محمد.

از احاديثي که صحاح و سنن آنها را نقل کرده‏اند، استفاده مي‏شود که پيامبر خدا به علّتي، بطور موقّت از زيارت قبور نهي کرده بود سپس اجازه داد که مردم راهيِ زيارت آنها شوند. شايد علت نهي اين بوده که اموات گذشته آنان، غالباً مشرک و بت ‏پرست بوده‏ اند و اسلام علاقه و پيوند آنان را با جهان شرک قطع کرده بود. ممکن است علت نهي چيز ديگري بوده باشد و آن اين که گروه تازه مسلمان، بر سر خاک مردگان به باطل نوحه‏ سرايي مي ‏کردند و سخنان خارج از ادبِ اسلامي به زبان مي‏ راندند. ولي پس از گسترش اسلام و پا برجايي نهال ايمان در دل افراد، اين نهي برداشته شد و پيامبر گرامي به خاطر منافع تربيتي که در زيارت قبور هست اجازه داد تا مردم به زيارت قبور بشتابند. نويسندگان سنن و صحاح در اين زمينه چنين نقل مي‏کنند: 1 - «زُورُوا القبورَ فإنها تُذَکِّرُکم الآخِرَةَ...»(1). «قبرها را زيارت کنيد؛ زيرا زيارت آنها، مايه يادآوري سراي ديگر مي‏گردد.» 2 - «کُنْتُ نَهَيْتُکُمْ عَنْ زِيارَةِ الْقُبُورِ فَزُورُوا، فَاِنَّها تُزَهِّدُ فِي الدُّنْيا وَتُذَکِّرُ الآخِرَةَ»(2). «من شما را از زيارت قبور نهي کرده بودم، از اين به بعد زيارت کنيد؛ زيرا زيارت قبور، شما را نسبت به دنيا بي‏اعتنا مي‏سازد و آخرت را به ياد مي‏آورد.» روي همين اساس است که پيامبر گرامي، قبر مادر خود را زيارت مي‏کرد و مردم را به زيارت قبور سفارش مي‏فرمود؛ زيرا زيارت قبور مايه يادآوري آخرت است. 3 - «زارَ النّبيّ قَبْرَ اُمِّهِ فَبَکي واَبْکي مَنْ حَولَه... إستأْذَنْتُ رَبِّي في اَنْ أَزُورَ قَبرها، فَاَذِنَ لِي، فَزُورُوا الْقُبُورَ فَإِنَّها تُذَکِّرُکُمُ الْمَوْتَ»(3). «پيامبر - ص - قبر مادر خود را زيارت کرد و در کنار قبر او گريست و کساني را که دورش گرد آمده بودند گرياند، آنگاه فرمود: از خدايم اجازه گرفته‏ام که قبر مادرم را زيارت کنم، شما نيز قبرها را زيارت کنيد، زيرا زيارت آنها مرگ را به ياد مي‏آورد.» 4 - عايشه مي‏گويد: «أنَّ رَسُولَ اللَّهِ رَخَّصَ في زِيارَةِ الْقُبُورِ»(4). «پيامبر خدا بر زيارت قبور اجازه داد.» 5 - عايشه همچنين مي‏گويد: پيامبر کيفيت زيارت قبور را اين چنين برايم آموخت: «فَأمَرَني رَبِّي آتي الْبقِيعَ فَأَسْتَغْفِرَلَهُمْ، قُلْتُ کَيفَ أقُولُ: يا رسول اللَّهَ، قالَ: قُولي: السلامُ علي أهل الدِّيارِ مِنَ الْمُؤمنينَ والمُسْلِمينَ يَرْحمُ اللَّه المُسْتَقْدِمينَ مِنّا وَالمُسْتأخِرينَ وإنَّا إنْ شاءاللَّه بِکُمْ لاحِقونَ»(5). «پروردگارم دستور داد که به بقيع بيايم و بر خفتگان در آن طلب آمرزش کنم، (عايشه) مي‏گويد: گفتم اي رسول خدا چگونه بگويم؟ فرمود: بگو سلام بر اهل اين ديار؛ از مؤمنان و مسلمانان. خداوند پيشينيان از ما و آنان که به دنبال ما مي‏آيند را رحمت کند، ما به همين زودي به شما ملحق مي‏شويم.» 6 - در احاديث وارد شده که پيامبر با چه جمله‏هايي به زيارت قبور مي‏پرداخت، مانند: «السَّلامُ عَلَيْکُم دارَ قَوْمٍ مُؤمنينَ وإنّا واِيَّاکُمْ مُتواعِدونَ غَداً ومُواکِلُونَ، واِنَّا اِنْ شاءاللَّهُ بِکُم لاحِقُونَ، أللّهمَّ اغْفِر لأِهْلِ بقيع الغَرْقَدِ»(6). در حديث ديگر، چنين آمده: «السَّلامُ عَلَيْکُمْ أهْلَ الدِّيارِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُسْلِمِينَ وَإنَّا اِنْ شاءاللَّهُ بِکُمْ لاحِقونَ، اَنتُم لنا فَرَطٌ ونَحْنُ لَکُم تَبَعٌ أسْئَلُ اللَّه الْعافِيةَ لَنا وَلَکُمْ»(7). از حديث عايشه استفاده مي‏شود که هرگاه آخر شب فرا مي‏رسيد، پيامبر به سوي بقيع مي‏رفت و مي‏گفت: «السَّلامُ عَلَيْکُمْ دارقَوْمٍ مُؤْمِنينَ وَاَتاکُمْ ما تُوعَدُونَ، غَداً مُؤَجِّلُونَ، وَاِنَّا اِنْ شاءَاللَّهُ بِکُمْ لاحِقُونَ أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِأهْلِ بَقِيعِ الْغَرْقَدِ»(8). ازحديث ديگري استفاده ‏مي ‏شود که ‏پيامبر گرامي بطور دستجمعي ‏به زيارت قبور مي‏شتافت و به آنان تعليم مي‏ کرد که اهل قبور را چگونه زيارت کنند. «کانَ رسوُلُ اللَّهَ يُعَلِّمُهُمْ اِذا خَرَجوا اِلَي الْمَقابِرِ فَکانَ قائِلُهُمْ يَقُول: السَّلامُ عَلَي أهلِ الدِّيارِ (يا) السَّلامُ عَلَيْکُمُ أهْلَ الدِّيارِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُسْلِمِينَ وإنّا إنْ شاءَاللَّهُ لاحِقُونَ أَسْئَلُ اللَّهَ لَنا وَلَکُم الْعافِيَةَ...»(9). (1) صحیح ابن ماجه 1 :113. (2) سنن ترمذی 3 :274. (3) صحیح مسلم 3 :65. (4) سنن ابن ماجه 1 :113. (5) صحیح مسلم 3 :64 وسنن نسایی 3: 76. (6) سنن نسایی 4 :76. (7) همان. (8) صحیح مسلم 3 : 63. (9) صحیح مسلم 3 : 11.

2010-06-15 14:56:00

 



گمراه دین 310 عمر 310 یا بلاء دین اسلام310 جهل عرب 310ابا جهل در دین 310کفری310 حرامیان 310 نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان عمر310 اباجهل دردین310 فاسق دینه310کفری 310 ابله منافقا 310 منکر310نیرنگ310احمقها احمقها 310 بمار زنگی310کلب کلب هار310 ابله منافقا310جاهل منافق310دلیل نفاقه 310کفری310 منکر 310دلیل نفاقه310جهل عرب310جاهل منافق310جهل عرب 310نیرنگ 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری310 دلیل نفاقه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310 وهابیه منافقی 310 ابله منافقا 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی 310 310ابله منافقا 310جاهل منافق 310به ابحد عمر310نیرنگ 310حرامیان 310جاهل منافق 310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری 310 فاسق دینه 310منکر 310نیرنگ310 عمر310نامردیه310 کفری 310نیرنگ 310گمراه دین310ابله منافقا310 نامردیه310حرامیان 310عمر310منکر 310نمرودی 310نیرنگ310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری310 قاصبان بدین310حرامزاده پلید310 حرامیان 310بدجنس عالم احمقا 310گبر پلید دین 310 منکر 310سگ هار پلید 310وحشی هاریا 310بابقره 310حاهل منافق 310 بمردک پلید 310حرامزاده پلید310 فاسق دینه310کلب کلب هار310جهل مرکبی 310بمار زنگی 310 رمز زناه310 فسق کلیه310گمراه دین310گمراه دین310 فسق دینها 310گمراه دین 310 جاهل منافق310 فاسق دینه 310 فسق دینها310 دزدان فدکه فاطمه 310دزدان فدکه فاطمه310حرامیان310بی ایمان دین اسلام 310گبرپلید دین310 310 حرامیان310 دقلبازملحد310ببقرها 310بقلدره دینه310کلب کلب هار310 جاهل منافق 310نارجهیما 310سم ری310سامری قوم محمد عمرابن خطاء 310 گمراه دین310جهل مرکبی310با کافرها 310بانادانه دین اسلام310 بمردک پلید310 آشوبا310 دقل بازملحد310کفری310 منکر310سامری310 گمراه دین 310جاهل منافق 310حرامیان 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند 310 منکر 310سگ هارپلید310 310کلب کلب هار310وحشی هاریا310فس قینی310ابله منافقا 310سامری 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دلیل نفاق 310 و ابوبکر 231به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر احمق ملحد 231 احمق ملحد 231 فاسق ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231 احمق ملحد 231 قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند 310بمار زنگی 310

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در سه شنبه 4 شهريور 1393برچسب:,ساعت 9:51 توسط برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110+ 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.به ابجد اسلامه حق 245 یعنی فاطمه و علی 245 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169 با نماینده بحق محمد علی حسن حسین مهدی 245 اسلامه حق 245 یعنی علی110+ +135= 245 اسلامه حق 245 منظور علی و فاطمه پدر مادر شیعیان میباشنددرود و صلوات خدا بر پدر و مادر شیعیان اهل بیت پیغمبر اسلام |




حکم الله حکم قرآن 553 -541 فتنه ها عمر ابوبکر= 12 امام هویت اسلام 553 -541 عمر ابوبکر = 12 قرآن چهار
مذاهب باطل دردین اسلام خدایی بایداز خجالت بمیرند ده سال است قادر به جواب گویی نیستند
مناظره جاثلیق بزرگ مسیحیان با ابوبکر رکب وبا و شکست ابوبکر خائن منافق قاصب جاه طلب
مناظره مامون خلیفه عباسی با علمای 73 فرقه باطل در حقانیت امام علی
شیعه یعنی اصل مذهب اصل اسلام110مذهب واقعی الله شیعه میباشد 110یگانه مذهب الله محمد علی 385 شیعه385
با کلمه 66 الله 66 زنده 66 یگانه66آگاه جهان 66دادگاه مذهب 66 ادیان66 الله 66 امام و اسلام خود را ثاب
سیزده رجب به ابجد سیزده 86+110علی=196 دین اسلام 196 کلید اسلام196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196
گوهر بحر ولایت علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست
گریه و خنده پیامبر اسلام =اصل اسلام 253+132 بدین الله = 385 شیعه 385
دین واقعی جهان اسلام است مذهب واقعی جهان شیعه است
به دو ابجد =مجاهد 70+40اصل ولایت 110 علی 110ولی دین110 مجاهد53 احمد53 علی فاطمه53 آل طاها آل یاسین53
مذهب امام اول ثانی ثالث رابع خامس سادس سابع ثامن تاسع عاشرهادی عشر ثانی عشر253+132 اسلام =385 شیعه
انسان خلیفه خداوند برای کارهای ارزشی قایل است به ابجد انسان کامل253+132 اسلام= 385 شیعه 385
بانوی عترت الله زهراست سرحلقه انبیایو اولیاء زهراست
مومن136 آئینه136علی136به ابجد کبیر وصغیر علی 136 مومن الله202 آئینه الله202 محمد علی202آقای من 20202
امیر المومنین 12 حرف و ابجدش58+12= 70+40 اصل ولایت = 110 علی 110ولی دین 110 دین الهی110 یمین110 اصحا
علی 110+135 فاطمه =245 کلید مذهب اسلام 245 علی فاطمه 245 مذهب الله150+46 نماینده الله محمد علی = 19
قرآن 351 یعنی 132 اسلام +202 محمد علی +17 نماز = 351 قرآن 351+34باکلام حق =385 شیعه
دین الله130+183مذهب اسلام +72دین الله130 +183مذهب اسلام +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود
پسر قرضاوی مفتی اهل سنت مصر شیعه شد ایجانب تمام دکترین دنیا را به مبارزه علمی علم ابجد ریاضی قرآن دع